از صبح که از خواب بلند شده ام تا همین چند لحظه پیش ، نمی دانم چرا بدجور هوش کرده بودم که دد من واکینگ نیل یانگ را بشنوم...همانطور کورمال کورمال توی گوشی های موبایلم گشتم و پیدایش نکردم.لپ تاب را باز کردم و با وجود اینکه نورش چشمانم را بدجوری می زد باز هم پیدایش نکردم..یک ساعتی گذشت و حالا در کامپیوتر اتاق آهنگ را یافتم و دارم گوش می کنم به گیتار جادویی این کانادایی دوست داشتنی...قول ترانه اش را داده ام و دستم گیر کرده لای چند سفارس کار..با این همه از ترانه
نقاشش یک خط شعرش را اشنتیون می گذارم برایتان تا بدانید قرار است چه چیز خوبی برایتان ترجمه کنم..هر چند ترانه ساده است و همه فهم...پشت سرم جاده ای بس طولانیو همان نیز پیش رویم...و اگر قرار باشد که سر بگذاری در پی هر رویاییشاید راهت را گم کنی....
+ نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲ساعت 9:25 توسط هومن جعفری | برای آن تک نفر...
ادامه مطلبما را در سایت برای آن تک نفر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : amoopati بازدید : 119 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:12